جدول جو
جدول جو

معنی سیه روزگار - جستجوی لغت در جدول جو

سیه روزگار
(یَهْ زِ)
سیاه گلیم. (آنندراج). بدبخت. سیه روز:
بدست تهی میگشایم گره ها
ز کار سیه روزگاران چو شانه.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تبه روزگار
تصویر تبه روزگار
بد روزگار، پریشان روزگار، بدبخت، تیره روز، ستمگر، ظالم، بیدادگر، جبّار، ستمکار، گرداس، جائر، ستم کیش، ظلم پیشه، جفا پیشه
فرهنگ فارسی عمید
(تَبَهْ)
تبه روز. تباه روز، که روزگارش تباه باشد. رجوع به تباه و تبه و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(رَ / رِ)
معروف. (آنندراج). تیره روز. (ناظم الاطباء). رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تبه روزگار
تصویر تبه روزگار
تیره روز، ستمکار
فرهنگ لغت هوشیار
بدبخت، بدروزگار، شوربخت، مفلوک
فرهنگ واژه مترادف متضاد